Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between workman - worst (Letter “W”)
- استادکار
- استخوان جناق
- استقبال
- استقبال
- اشتباه
- اشتباه
- اطلاعاتی
- اعدام
- افول
- الماس
- الیکایی
- انبار
- انبارداری
- انتظار
- انتقام
- انواع پستانداران گوشتخوار دله
- اهک مرده
- اورینگ ها دچار پیچیدگی
- اپیلاسیون
- اپیلاسیون
- اژدهای افسانهای بالدار دوپا
- ایست
- ایستا
- با
- با
- با احتیاط
- با قابلیت نوشتن
- باد
- باد افشان
- باد می وزد
- بادخور
- بادگیر
- بارگیری در این هفته
- باز پس گرفته
- باسکول
- بافت
- بافته شده
- بافته شده
- بافته شده
- بافندگی
- بال
- بال لاکی
- بالابر
- بالدار
- بخش
- بد بخت
- بدبخت
- بدتر
- بدتر
- بدترین
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- workman - worst