Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between tudor - tripping (Letter “T”)
- خانواده سلطنتی تودور
- خاک
- خاک رس و
- خاک سطحی
- خاک ورزی
- ختم
- خدا را شکر
- خدا شناسی
- خداباور
- خدشه دار کردن
- خراب
- خرده
- خرمن کوبی بر
- خرپا
- خزانه دار
- خزانه داری
- خسته
- خسته کننده
- خسته کننده
- خسته کننده
- خستگی
- خستگی ناپذیر
- خط سیر
- خفقان
- خلال دندان
- خلق و خوی
- خلق و خوی
- خنثی کردن
- خندق کن
- خو
- خود
- خود را
- خودت
- خوش نوا
- خوش گذرانی
- خوشمزه
- خون گرم
- خوک خرطوم دراز مالایا
- خیاط
- خیاطی
- خیانت
- خیانت
- خیانت
- دادگاه
- دارای سه اتم
- دارای سه قسمت
- دارای صدای تیک تیک
- داربست
- داستان
- دام
- دام
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- tudor - tripping