Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between transitive - thoughtless (Letter “T”)
- براي ساختن
- برای تغییر
- برج
- برج ثور
- برشی
- برفک
- برق زده
- برنزه
- بروشد سه سطحی
- برچسب
- برچسب
- برچسب زدن
- بریده شده
- بزدلی و ترسویی
- بستن
- بسنده،
- بسیار دقیق
- بشارت
- بصورت دسته حرکت کردن
- بلافاصلــه
- بلند
- بلیط
- بنابراین
- بنابراین
- بنده
- به
- به دام افتاده
- به طعنه
- به طور سنتی
- به پایان رسیده
- بهره برداری
- بهنگام
- بوته خنک کننده
- بود
- بوقلمون
- بيضه
- بچه شیطان و موذی
- بچه قورباغه
- بکسل
- بگویید
- بی
- بی ارزش
- بی انتها
- بی انتها
- بی اهمیت
- بی ثباتی
- بی خار
- بی درنگ
- بی مزه
- بی ملاحظه
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- transitive - thoughtless