Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between permitting - plaything (Letter “P”)
- اجازه ها و پروانه
- اجبار
- اجتماعی
- احتمال
- احتمالا
- احتمالا
- احتمالا
- احتمالات
- احتمالي
- احتمالی
- احتياط
- احتیاط
- احتیاطی
- احزاب
- احساساتی
- اخباری
- اختراع
- اختراعات
- اختصاصی
- اختلاف منظر
- اختلال
- ادامه
- ادامه داشت
- ادب
- ادراک
- ادعا
- ادعا
- ادعا
- ادم بازیگوش و خطرناک
- ادم هرزه
- اذوقه رسان
- اذیت کردن
- ارائه
- ارائه
- ارائه
- ارائه
- ارائه
- ارائه
- ارائه دهنده
- ارائه شده
- ارام
- ارتکاب
- ارسال
- ارشاد
- از امریکا
- از دیدگاه
- ازلی
- اسب
- اسب بالدار
- اسباب بازی
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- permitting - plaything