Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between overburden - obstetric (Letter “O”)
- در بحبوحه
- در غیر این صورت
- در فضای باز
- درب بازکن
- دریا
- دستور خط
- دستور داد
- دستگاه
- دستگاه فرعی
- دفتر
- دلخور
- دمیدم،
- دهان و دندان
- دوام بیاورید
- دور افتاده
- دور افتاده
- دیگر
- دیگه
- را برتر بودن
- راست بالان
- رانده
- راهکار،
- رتبه اي
- رخ داده است
- رخ می دهد
- رخنمون
- رسته
- رسما
- رسمی
- رسیده
- رشد بیش از حد
- رشد کرده
- رصدخانه
- رصدخانه
- رعایت
- رعایت
- رنگ ارغوانی روشن
- روزنه
- روش
- روغن زده
- روغنی
- روند
- روی دست کسی رفتن
- روی سکه
- رویه
- ریج
- زشت و ناپسند
- زمینی
- زنان
- زنان و زایمان
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- overburden - obstetric