Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between mulling - medicating (Letter “M”)
- خانههای گلی خالی
- خبر
- خدشه
- خدنگ
- خراب
- خربزه
- خرد کرده
- خردل
- خرسنگ
- خزه
- خسیس
- خط و خال
- خطایی
- خفیف
- خلق
- خلق و خوی
- خندق
- خو
- خواستگاری
- خواص درمانی
- خود درمانی
- خودم
- خوردن
- خیانت در امانت،
- خیش
- خیلی
- خیمه
- داخل شریان musculophrenic
- داخلی
- دادرس
- دارای انواع مختلف
- دارای یک فلز
- دارای یک همسر
- دارو
- دارو
- دارواش
- دارویی
- دانشجوی
- دانه
- دانه های تزئینی
- دخول یا نام نویسی
- در آن بخیسانید
- در انحصار
- در قسمت
- در همین حال
- درآوریم
- درخت گل ابریشم
- درد عضلانی
- درمان مغناطیسی
- درمانی باید
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- mulling - medicating