Dictionary
            Persian - English
                
                                
                
                    Persian-English Translations Between kicking - kaka (Letter “K”)
                
            
        - لگد زدن
 - ماشین چین دهنده
 - مجزا
 - محدود کردن
 - مرغ
 - مرکبات،
 - مشتاق
 - معرفت
 - مهد کودک
 - مهربانی
 - مهربانی
 - مواد
 - می دانست
 - می دانم
 - میکشد
 - نفت سفید
 - نوع
 - نوعی بازی شبیه لوتو
 - نوکی
 - نگه داشتن
 - نگه داشتن
 - نگه داشته
 - هسته
 - پا زدن
 - پادشاه
 - پادشاهی
 - پست و حقیر
 - پشتي
 - پیچ خوردگی
 - پیچ خوردگی
 - چاقو
 - چاقو
 - چیز قابل
 - چیزی
 - کاخ کرملین
 - کاربردصنعتی کائولن هلاک
 - کافر
 - کافر
 - کالی
 - کام
 - کامالا
 - کاملا
 - کاملیا
 - کامه
 - کان
 - کانزاس
 - کانگورو
 - کاهانی
 - کاوا
 - کاکا
 
- Translate.com
 - Dictionaries
 - Persian-English
 - kicking - kaka