Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between isotropic - impetigo (Letter “I”)
- دنگ
- دهنه
- دو رو
- دور از فهم
- دوران کودکی
- دوردست ترین ها
- دوره گرد
- دوست دارم
- ديوارها
- دچار شده اند
- دیر باوری
- دیو شن و ماسه
- دیگرگونه
- ذاتا
- ذاتا
- ذاتی
- ذاتی
- ذاتی
- ذلتی
- را وارد کنید
- ربط
- رسمی و سازمانی
- رسوایی
- رسوخ کردن
- رسیدگی
- رندانه
- رنگین کمانی
- ره
- رهاسازي،
- رهبری
- رهگیری
- رهگیری
- روده
- روده
- روده
- روش
- روشن
- روشن فکران
- روشنایی
- روشنایی
- روشنفکرى
- روشنفکری
- روشنگر
- روشی
- رویین تن
- ریزه کاری
- ریه
- زخم
- زخمی
- زرد زخم
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- isotropic - impetigo