Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between intrauterine - intercostal (Letter “I”)
- داخل رحمی
- داخل سالن
- داخل لبولي
- داخل وریدی
- داخلی
- داخلی
- داخلی
- داخلی
- داخلی
- دادستانهای
- داری
- داعیه
- دانایی
- دایره
- دخالت
- دخیل
- در
- در حالت ایده آل
- در عوض
- در نظر گرفته شده
- در هم تنیده
- در واقع
- درآمد
- درآمیزند
- درج
- درج
- درمانگاه یا بیمارستان کوچک
- درون
- درون زایی
- درون سلولی
- درون مرزی
- درون گرایی
- درون یابی
- درون یابی
- درونگرا
- درگیر
- دریافتگری
- دست نخورده
- دستور
- دستور
- دشمنانه
- دعوت
- دعوت
- دعوت
- دعوت نامه
- دعوتگر
- دفعتاً
- دم سرخ
- دندانه
- دنده ای
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- intrauterine - intercostal