Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between household - hulking (Letter “H”)
- خانواده
- خانگی
- ختمی
- ختن
- خرمگس
- خرگوش
- خستگان
- خشن
- خشونت
- خشونت صدا
- خصمانه
- خصومت
- خصومت
- خط تیره
- خطر
- خطرناک
- خلط خونی
- خمیدگی
- خنده دار
- خواب زمستانی
- خواب هیپنوتیزم کردن
- خوابگاه
- خواهد یافت
- خود
- خودبيمارانگاری
- خودش
- خوش تیپ
- خوشبختانه
- خوشحال
- خون شناسی
- خونریزی
- خونریزی دهنده
- خونساز
- خوگیری
- خیالی
- داد و بیداد
- دارنده
- داشتن
- داغ
- داغداغان
- دامداری
- دانشجویان پزشکی
- دختر گستاخ
- در آغوش
- در آغوش کشید
- در محيط هيدروپونيک
- درخت
- درخت فندق
- درخت گردوی امریکایی
- درشت
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- household - hulking