Dictionary
            Persian - English
                
                                
                
                    Persian-English Translations Between hilum - harp (Letter “H”)
                
            
        - ناف
 - ناهمگن
 - نتیجه ترشح
 - نحیف
 - نداریم کسی را بزنیم
 - نر و ماده
 - نزديک
 - نشان
 - نصف
 - نصف
 - نعش کش
 - نعل اسب
 - نفاق
 - نفت لعنتی
 - نفرت
 - نفرت
 - نفرت
 - نفری،
 - نقص
 - نكند،
 - نمایشی
 - نمک
 - نمک
 - نوشیدنی ها
 - نوع بشر
 - نوعی سگ کوچک خالدار
 - نوعی ماهی پهن بزرگ
 - نگه دارید
 - نیرومند و درشت هیکل
 - نیروگاهی
 - نیم بالان
 - نیم منقارماهیان
 - نیم پشتک
 - نیم کره
 - نیمه
 - نیمه راه
 - نیمی
 - هائیتی
 - هادس
 - هار
 - هارت
 - هارتفورد
 - هاردنر
 - هاردی
 - هارمونی
 - هارمونیوم
 - هارمونیک
 - هارمونیک
 - هارمین
 - هارپ
 
- Translate.com
 - Dictionaries
 - Persian-English
 - hilum - harp