Dictionary
            Persian - English
                
                                
                
                    Persian-English Translations Between heathen - heretic (Letter “H”)
                
            
        - امّت
 - امپول
 - امید
 - امید
 - امیدوار
 - امیدوار
 - انبار کاه
 - انباشته
 - اندام مکنده
 - انسان
 - انسان دوستانه
 - انسان پروری
 - انسانی
 - انسانی رتبهدهی
 - انسانیت
 - انسانیت
 - او
 - او
 - او
 - او
 - اوج
 - اومانيستى
 - اي، روستاهاي كويري،
 - اپيدمى ايجاد ميکنند
 - اگار
 - ای
 - ایام خوب گذشته
 - این خصوص
 - این دریچه
 - این پس
 - اینجا
 - با این حال
 - با رو
 - با سنگ تیز کردن
 - با چکش
 - بازگشت سرباز س
 - باستثنای
 - باغبانی
 - باغبانی
 - بافت شناسي
 - بافت شناسی
 - بافت شناسی
 - بالا
 - بالا انداختم
 - بالا بردن
 - باوجود
 - بخاری
 - بدانوسیله
 - بدعت
 - بدعت گذار
 
- Translate.com
 - Dictionaries
 - Persian-English
 - heathen - heretic