Dictionary
            Persian - English
                
                                
                
                    Persian-English Translations Between healthiness - hearsay (Letter “H”)
                
            
        - سلامتی
 - سلسله مراتب
 - سلسله مراتب
 - سلسله مراتبی
 - سلمان
 - سم
 - سنبل
 - سنگ گور
 - سنگین
 - سنگین
 - سنگینی
 - سهره نوک بزرگ
 - سوار بر اسب
 - سواران
 - سوارکاری
 - سودی
 - سوراخ
 - سوزش سر دل
 - سکان
 - سکاندار
 - شاخ
 - شاخ و برگ گیاهان
 - شادی
 - شانه ای
 - شاه ماهی
 - شبنم یخ زده
 - شتاب
 - شتاب زده
 - شتابزده
 - شتافتند
 - شدت
 - شست پا
 - شش ضلعی
 - شش وجهی
 - شش پایان
 - شش گوشه
 - شفا
 - شفا
 - شفاف
 - شكلاتي
 - شلنگ
 - شمسی
 - شمعدانی زونال
 - شناسایی
 - شناور
 - شنوا
 - شنوایی
 - شنیدن
 - شنیده ام
 - شنیده ها
 
- Translate.com
 - Dictionaries
 - Persian-English
 - healthiness - hearsay