Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between gushing - gardening (Letter “G”)
- احساساتی
- اداره
- اداره امور
- ادراری تناسلی
- ارضاء
- از ایشان تشکر شده
- از لحاظ جغرافیایی
- اسباب بازی گرانول
- استعمار،
- استفاده
- استفاده نا مشروع
- استقبال
- اشتر
- اطاق زیر شیروانی
- اعطا
- اعطای
- اعلام مجرميّت
- اف بی گندر
- التهاب زبان
- التهاب معده
- العالم، بغداد، شانزدهم
- الهه
- امواج glowering
- انبار غذا
- انبار غذا
- انجمن صنفی
- انجیل
- اندام تناسلی
- انکرمن
- انگور
- انگور
- انگور فرنگی
- اهل قبیله گل
- اینسو انسو جمع کردن
- با استعداد
- با توجه به
- با جذب شدن
- با خوشحالی می پذیریم
- با شتاب
- با شکوه
- با صدای بلند خندیدن
- با ژست فهماندن
- باردارى
- باروت
- بازی
- بازی
- بازی
- باغ
- باغبان
- باغبانی
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- gushing - gardening