Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between fixture - flocked (Letter “F”)
- دستگاه ها
- دشمن
- دشمنی
- دفع کردن
- دلربا
- دم لابه
- دم چتری
- دمار
- دمدمی مزاجی
- دنبال
- دهه پنجاه
- دو ز
- دو هفته
- دود
- دودکش ها
- دوراندیشی
- دورتر
- دورترین
- دورترین
- دوست
- دوستانه
- دوستی
- دوستی
- دوک
- دگرباره،
- دیوانه وار
- دیوانگی
- ذوب شده
- ذوق
- را فراموش کرده
- را فراموش کرده ام
- رابعا،
- رازیانه
- راه به جایی نبرده
- رایانه ای
- رایگان
- رحم
- رخساره
- رد پا
- رد پای
- رسما
- رسمی
- رسمی
- رسوب
- رسوبى
- رشته
- رشته ای
- رفته
- رفع
- رنگی
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- fixture - flocked