Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between eradication - emblematic (Letter “E”)
- ریشه کنی
- ریشه کنی
- زاید
- زخم های
- زده
- زمرد
- زمين
- زمین
- زمین لرزه
- زمینی
- زوال تدریجی
- زودرسی،
- زودگذر
- زیبا
- زیبایی
- زیبایی
- زینت دادن
- ساخت
- ساخت
- ساطع
- ساطع شده
- سال
- سال ١٣٨۶
- سالمند
- سالمندان
- سایز بزرگ
- ساییده شدن
- سبب
- ستایش
- سحر
- سخت
- سر گردان
- سرآمد
- سرزندگی
- سرش نیفتد
- سرعقل
- سرمست
- سرمقاله
- سرگرم
- سرگرم کننده
- سرگرم کننده
- سرگرمی
- سرگرمی
- سفارت
- سفارتخانه ها
- سفر
- سفر تفریحی
- سفیر
- سلب مالکیت
- سمبل
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- eradication - emblematic