Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between dumped - disfigure (Letter “D”)
- ریخته
- ریزه
- ریشههایش
- زايمان
- زخم زبان
- زدوده
- زعفران
- زغال اخته
- زهکشی
- زهکشی
- زوال
- زوال عقل
- زور
- زورگویی نافرمان
- زیان
- زیان آور
- زیرفشار
- زیرپا
- زیرکشیده
- ساخت و ساز
- ساختمان دندانها
- ساختن
- ساختگی
- ساده
- ساده درخشان
- سازماندهی
- سازگاری نداشت
- ساعت تابستاني
- ساکاشويلی
- ساکن
- ساکن
- سایتهای
- سایی
- سبب شده
- سحر
- سخت
- سخت شامه
- سخت کوش
- سخنرانی لنگرکش
- سد
- سر diadem
- سر بریدن
- سر در گم
- سر در گم
- سر و سینه باز
- سرازیر شدن آب دهان
- سراسرجهان
- سراشیبی
- سرخوردگی
- سردرگم
- سردرگم
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- dumped - disfigure