Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between dramatized - dependent (Letter “D”)
- نماهای
- نمایش
- نمایش بگذارد
- نمایش داده شده
- نمایش دهنده
- نماینده
- نماینده
- نمایندگان
- نمودار
- نمیخوام
- نهركن
- نوحه
- نوسانات
- نوشید
- نوشیدن
- نوشیدنی
- نوميد
- نومید
- نومیدان
- نيابتى
- نيروي كشش مالبندي، نيروي
- نکاتی
- نگارش يافته
- نگران
- نگرانکننده
- نگرد
- نگهداری
- نیمه خدا
- نیمکت راحتی
- هاي
- های مجزا
- های مخدوش
- هتاکان
- هتک حرمت
- هجوم
- هدایت یک
- هذیان
- هذیانی
- هذیانی
- هرزگی
- هضم
- هضم
- هلندی
- هلندی
- هم
- هواپیماهای بدون سرنشین
- هوای گرگ و میش
- هیئت
- و سستی
- وابسته
- وابسته
- وابسته
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- dramatized - dependent