Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between dispersing - detective (Letter “D”)
- پراکنده
- پراکنده
- پراکنده
- پراکندگی
- پراکندگی
- پرت شدن
- پرداخت
- پروتز
- پرودن
- پریش
- پریشان
- پریشان
- پریشان
- پریشانی
- پس
- پشت
- پشتکار
- پشتی
- پلید
- پناهندگان،
- پنجره
- پنجه رو
- پوست
- پوست dimpled
- پوسته ریزی
- پوشاک
- پوشک
- پولک
- پونه کوهی
- پویا
- پویا
- پویایی
- پيشينه
- پیاده سازی
- پیاده شود
- پیاده کردن
- پیدا کردن ماریجوآنا
- پیراشکی
- پیش فرض
- پیش نویس
- پیش نویس
- پیش نویس
- چاقوی دو دسته
- چاه زنخدان
- چرت
- چپ لغز
- چکان
- چکیدن
- کار
- کار انداختن
- کارآگاه
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- dispersing - detective