Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between dependencies - dispersed (Letter “D”)
- وابسته
- وابسته
- وابسته
- وابسته به
- وابسته به رژیم غذایی
- وابسته به قلمرو اسقف
- وابستگی
- وابستگی
- واریز
- واسط سنج
- واهمه
- واژه نامه
- واکه مرکب
- واگرا
- واگرا
- واگرا
- واگرا
- واگرایی
- وجود
- وجود آورند
- وخیم
- ورز،
- ورم
- وزارت دفاع
- وزارت نیرو
- وظایف
- وظیفه
- وفا
- وفایی
- ویران
- ویران
- ویرانگر
- ویرانی
- ویرانی
- يک ساله ديپلوئيد
- پارچه سرای
- پارچه فروش
- پارچه فروشی
- پاشیدن
- پاكدامن
- پانسمان
- پایان نامه
- پایداردر
- پایین
- پایین جلیقه
- پایین دست
- پخشيدگي
- پدر
- پر
- پراش
- پراکنده
- پراکنده
- پراکنده
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- dependencies - dispersed