Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between breaking - brash (Letter “B”)
- شکستن
- شکستن
- شکستنی
- شکسته
- شکل عجیب و غریب
- شکم
- شکم
- شکم
- شکن
- شکن
- شکننده
- شکوفا شده
- شکوفه
- شکوفه
- شیرینی
- شیطان
- شیپور
- صبحانه
- صحاف خانه
- صحافی کردن و دوختن
- صعود
- صعودی
- صفحه
- صفحه شانه ای
- صفرا
- صفراوی
- صورتحساب
- ضامن و متعهد
- ضد باکتری
- ضرب المثل
- ضرب دیده
- ضرب و جرح
- ضرب و شتم
- ضرب و شتم
- ضرب و شتم
- ضربه
- ضربه
- ضرورتی
- ضیافت
- طاس
- طاسی
- طبقه و سلک اسقفان
- طرح کلی
- طرد
- طرقه
- طعمه
- طعمه
- طفره رفتن
- ظرف
- عجول و بی پروا
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- breaking - brash