Dictionary
Persian - English
Persian-English Translations Between bedspread - buttered (Letter “B”)
- چادر شب رختخواب
- چارپاره
- چاق شدن
- چانه زنی
- چرخ و فلک
- چرم گاومیش
- چرک کردن
- چسب
- چسب صحافی
- چشم بسته
- چشم بند
- چشم بند اسب
- چشمک زدن
- چغندر
- چمدان
- چنار
- چوب شمشاد
- چون
- چکمه
- کاراگاه
- کارشناسی
- کارشناسی
- کارفرمایان
- کارگزار
- کارگزاری
- کاسه
- کاسه
- کاسه ساز
- کانگوروی دم قلمویی
- کباب کردن
- کبابی
- کبود
- کبود
- کبود
- کبود شده
- کبودی
- کتاب
- کتاب شناسی
- کتاب شناسی
- کتاب مقدس
- کتاب مقدس
- کتاب مقدس
- کتابشناسی
- کتابفروشی
- کتابفروشی
- کتابفروشی
- کتابنامه
- کتک زننده
- کرش
- کره
- کره
- Translate.com
- Dictionaries
- Persian-English
- bedspread - buttered